سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، ره نماید و ارشاد کند و نجات بخشد و نادانی، گمراه کند و بیراهه برد و تباه گرداند . [امام علی علیه السلام]
امروز: پنج شنبه 103 آذر 22

 یا علی ابن موسی الرضا(ع)

به خدا اگر بمیرم که دل ازتو برنگیرم

برو ای طبیبم از سر که دوا نمی پذیرم

 

افسوس برآن دیده که روی تو ندیده

وآن دیده که غیراز تو به روئی نگریده

 

مااز تو به غیر از تو نداریم تمنا

حلوا به کسی ده که محبت نچشیده

 

به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر

به آب ودانه نگیرندمرغ دانا را

 

هر که را خیمه به صحرای قناعت زده اند

گرجهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست

 

مشو از بهر طمع بنده فرمان کسی

نان خود میخور و منت مکش از خوان کسی

 

رسید کار به جایی زضعف وبی قوتی

که موش خانه ما راه می رود به عصا

 

رشته تدبیر از زنجیر باشد سخت تر

مرد با تدبیر در زنجیر آرد شیر را

 

گفتم نگرم روی تو گفتا به قیامت

گفتم روم از کوی تو گفتا به سلامت

 

گفتم چه بود به زهمه، گفت: غم عشق

گفتم چه بود حاصل آن گفت ندامت

 

هر که در این بزم مقرب تر است

جام بلا بیشترش می دهند

 

ثمره پخته بیفتد زسر شاخ درخت

سر منصور زخامی است که بر دار آمد

  

سختی کشی زدهر چو سختی دهی به خلق

در کیفر فلک غلط واشتباه نیست

 

 

به نیم غمزه تواند که قتل عام کند

نعوذبالله اگر غمزه را تمام کند

 

دیده بینا به ما از بهر عبرت داده اند

ورنه روی مردم دنیای دون دیدن نداشت

 

پیر پیمانه کش ما که روانش خوش باد

گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان

 

تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی

مرا برآتش هجران نشاندی وننشستی

 

بنای مهر نهادی که پایدار نباشد

مرا به بند ببستی خود از کمند بجستی

 

ای صبا ازمن به اسماعیل قربانی بگو

زنده برگشتن زکوی دوست شرط عشق نیست

 

از بسکه شکستم وببستم توبه

فریادهمی زند زدستم توبه

 

دیروز به توبه ای شکستم ساغر

امروز به ساغری شکستم توبه

 

توبه برلب سبحه بر کف دل پراز شوق گناه

معصیت را خنده می گیرد ز استغفار ما

 

دنیا چو حبابی است ولیکن چه حباب

نی بر سرآب بلکه بر روی سراب

 

آن هم چو سرابی که ببینند به خواب

آن خواب چه خواب، خواب بد مست خراب

 

فریاد زدست فلک شعبده باز

آزاده به ذلت و گدازاده به ناز

 

نرگس ز برهنگی سرافکنده به پیش

صد پیرهن حریر پوشیده پیاز

 

عصا از راستی در گوش پیر آهسته می گوید

که دیگر خواب بینی باز ایام جوانی را

 

مخند ای نوجوان زنهار برموی سفید ما

که این برف پریشان بر سر هر بام می بارد

 

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

روبه صفتان زشت خو را نکشند

 

گر عاشق صادقی زکشتن مگریز

مردار بود هر آنکه اورا نکشند

 

هر آن باغی که نخلش سر به در بی

مدامش باغبان خونین جگر بی

 

بباید کندنش از بیخ واز بن

اگر بارش همه لعل وگهر بی

 

چه خوش روزی بود روز جدایی

اگر با وی نباشد بی وفایی

 

اگر چه تلخ باشد فرقت یار

در او شیرین بود امید دیدار

 

ای صبح دم ، بین که کجا می فرستمت

نزدیک آفتاب وفا می فرستمت

 

ای سر به مهر نامه بدان مهربان رسان

کس را خبر مکن که کجا می فرستمت 


 نوشته شده توسط عباس شبستری در چهارشنبه 87/6/6 و ساعت 6:22 عصر | نظرات دیگران()

 

 

 

 

 

چون شیر درنده در شکاریم همه

چون اشتر مست در قطاریم همه

گرپرده زروی کارها بردارند

معلوم شود که در چه کاریم همه

 

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

 

خلق از محمد و کرم از مرتضی علی

 

معجز نما محمد ومشکل گشا علی

 

بند حما لان به دوش خود کشیدن ننگ نیست

زیر بار مردم نامرد رفتن مشکل است

 

بنازم به بزم محبت که آنجا

گدایی به شاهی مقابل نشیند

 

در گلوی مرد حق شمشیر یعنی شیر مام

حلقه زنجیر یعنی حلقه گیسوی یار

 

ای ستمگر یا بنای عدل نه یا خود بمیر

ای ستمکش یا بکش یا کشته شو با افتخار

 

بهر یک قطره آبی جگرت را بدرند

ای صدف تشنه بمیر وسوی دریا منگر

  

نه تنها می فروشانند از زاهد دل آزرده

دل تسبیح هم سوراخ سوراخ است از دستش

 

زاهد چه بلایی تو که این رشته تسبیح

از دست تو سوراخ به سوراخ گریزد

 

برای دوستان جان را فدا کن

ولیکن دوست از دشمن جدا کن

 

هر غنچه که گل گشت دگر غنچه نگردد

الا دهن یار که گه غنچه گهی گل

 

پروانه صفت گرد جهان گردیدم

نامردم من اگر که مردی دیدم

جز بیضه ندیدم به جهان یک رنگی

آنهم چو شکستمش دو رنگش دیدم

 

دوستی با مردم دانا نکوست

دشمن دانا به از نادان دوست 

دشمن دانا بلندت می کند

بر زمینت می زند نادان دوست

 

تا توانی می گریز از یار بد

یار بد بدتر بود از مار بد

 

مار بد تنها ترا بر جان زند

یار بد بر جان و بر ایمان زند

 

هیچ دانی که در شکستن چوب

از میانش چرا طراق آید

چون جدا می شود زیکدیگر

این طراق از ره فراق آید

 

صبوحی چون تهی باشد جدا پیمانه می گردد

به وقت تنگدستی آشنا بیگانه می گردد

 

گردو صد منزل فراق افتد میان ما ودوست

همچنانش در میان جان شیرین منزل است

 

دانی که زمیوه ها چرا سیب نکوست

نیمی رخ عاشق است نیمی رخ دوست

 

دزدی بوسه عجب دزدی با منفعتی است

که اگر باز ستانند دو چندان گردد

 

یک بوسه از رخت ده و یک بوسه از لبت

تا هر دو را چشیده بگویم کدام به

 

جانی تو طلب کاری وبوسی تو بدهکار

بستان وبده حرف حسابی دو کلام است

 

یارگندم گون جوی نگذاشت در من عقل وهوش

خرمنم را سوخت این گندم نمای جو فروش 


 نوشته شده توسط عباس شبستری در دوشنبه 87/6/4 و ساعت 4:42 عصر | نظرات دیگران()

برای یادگیری مباحث مختلف در س ریاضی می توانید به این سایت مراجعه کنید.

 

آموزش رایگان ریاضی


 نوشته شده توسط عباس شبستری در یکشنبه 87/6/3 و ساعت 4:50 عصر | نظرات دیگران()
برای مشاهده برنامه  و نتایج حاصله مسابقات فوتبال در سراسر جهان وارد سایت زیر شوید

             

                 نتایج آنلاین فوتبال جهان   

 

 


 نوشته شده توسط عباس شبستری در یکشنبه 87/6/3 و ساعت 12:18 عصر | نظرات دیگران()
اگر بخواهید معنی یک کلمه را پیدا کنید مجبورید به یکی از لغتنامه های معتبر مراجعه کنید و از همه لغتنامه ها معتبر تر و جامع تر لغتنامه دهخدا می باشد که این کار هم هزینه زیادی دارد و هم وقت زیادی را می طلبد برای صرفه جویی می توانید به فرهنگ آنلاین دهخدا مراجعه کنید
 

                     لغت نامه دهخدا


 نوشته شده توسط عباس شبستری در شنبه 87/6/2 و ساعت 3:45 عصر | نظرات دیگران()

این لغتنامه دوزبانه و کار با آن بسیار راحت می باشد

 

فرهنگ لغت دوزبانه

 

 


 نوشته شده توسط عباس شبستری در شنبه 87/6/2 و ساعت 3:42 عصر | نظرات دیگران()

این لغت نامه آریانپور می باشد و  دارای گزینه های مختلف ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی و بالعکس و همچنین انگلیسی به نگلیسی و داستان  انگلیسی و .... می باشد

 

فرهنگ لغت آریانپور

 

 


 نوشته شده توسط عباس شبستری در شنبه 87/6/2 و ساعت 3:41 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5      >

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا

<