کعبه را بنه زاهد دیر را زیارت کن
چشم مست او بنگر عالمی بغارت کن
گرهلاک ما خواهی ای صنم اشارت کن
خانه دل ما را از کرم عمارت کن
پیش از آن که این خانه رو نهد به ویرانی
عاشقان کویش را جز ولا نمی شاید
جز بدرد هجرانش مبتلا نمی شاید
بعد هر نعم جانا حرف لا نمی شاید
ماسیه گلیمان را جز بلا نمی شاید
برتن بهایی ریز هر بلا که بتوانی
شیخ بهایی