سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای مردم! هرگاه دانستید، پس به آنچه دانستید عمل کنید؛ شاید که هدایت یابید . [امام علی علیه السلام]
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 29

آواز غیبی

نقل است که (شیخ ابوالحسن خرقانی) شبی نماز همی کرد، آوازی شنید که: "هان ابوالحسنُُ خواهی که آنچه از تو می دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟" گفت: "ای بار خدای، خواهی آنچه را که از رحمت تو می دانم و از کرم تو می بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچ کس سجودت نکند؟!" آواز آمد که نه از تو نه از من.

عبدالله مبارک

(عبدالله مبارک) بر کنیزی فتنه شد، چنانکه قرار نداشت. شبی در زمستان در زیر دیوار خان? معشوق تا بامداد بایستاد به انتظار او، همه شب برف می بارید. چون بانگ نماز گفتند پنداشت که بانگ خفتن(اذان مغرب) است، چون روز شد دانست که همه شب مستغرق حال معشوق بوده است. با خود گفت: "شرمت باد ای پسر مبارک که شبی چنین مبارک تا روز به جهت هوای خود برپای بودی و اگر امام(جماعت) در نماز سورتی درازتر خوانَد دیوانه گردی!" در حال، دردی به دل او فرود آمد و توبه کرد و به عبادت مشغول شد.

معامله

یکبار(سَریِ سَقَطی) به شصت دینار بادام خرید. بادام گران شد، دلّال بیامد و گفت: بفروش. گفت: به چند؟ گفت: به شصت و سه دینار. گفت: بهاء بادام امروز نود دینار است، گفت: قرار من این است که هر ده دینار نیم دینار بیش نستانم، من عزم خود نقض نکنم. دلّال گفت: من نیز روا ندارم که کالای تو به کم بفروشم، نه دلّال فروخت و نه سَری رواداشت.

...یک روز بازار بغداد بسوخت او را گفتند :بازار بسوخت. گفت: من نیز فارغ شدم. بعد ار آن نگاه کردند و دکان او نسوخته بود، چون آنچنان بدید آنچه داشت به درویشان داد و طریق تصوّف پیش گرفت.

 

حکایتی ازذالنون مصری
نقل است که جوانی بود که صوفیان انکار کردی.
یک روز شیخ انگشتری خود به وی داد و گفت: "پیش فلان نانوا رو و به یک دینار گرو کن".
انگشتری از شیخ بستد و ببرد. به گرو نستدند. باز خدمت شیخ آمد و گفت: "به یک درم بیش نمی گیرند".
شیخ گفت: "پیش فلان جوهری بر تا قیمت کند." ببرد. دو هزار دینار قیمت کردند. باز آورد و با شیخ گفت. شیخ گفت: "علم تو درمورد صوفیان، چون علم نانواست بدین انگشتری". جوان توبه کرد و از سر آن انکار برخاست.

 

 


 نوشته شده توسط عباس شبستری در سه شنبه 87/6/12 و ساعت 9:31 عصر | نظرات دیگران()

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا

<