حکایت
شنیدم که صاحبدلی نیکمرد
یکی خانه بر قامت خویش کرد
کسی گفت:می دانمت دسترس
کزین خانه بهتر کنی،گفت:بس
چه می خواهم از طارم افراشتن؟
همینم بس ازبهر بگذاشتن
مکن خانه بر راه سیل،ای غلام
که کس را نگشت این عمارت تمام
نه از معرفت باشد وعقل ورای
که بر ره کند کاروانی سرای
از بوستان سعدی