رفتی ولی کجا که به دل جا گرفته ای
دل جای توست گرچه دل ازما گرفته ای
تر سم به عهد خویش نپایی وبشکنی
آن دل که از منش به تمنا گرفته ای
ای نخل من که برگ و برت شد ز دیگران
دانی کز آب دیده من پا گرفته ای
بگذار تا ببینمش اکنون که میرود
ای اشک از چه راه تماشا گرفته ای
خارم به دل فرو مکن ای گل به نیشخند
اکنون که روی سینه او جا گرفته ای
گفتی: صبورباش بهجرانم اطهری
آخر تو صبر از این دل شیدا گرفته ای
علی اطهری کرمانی
زنده یاد مرحوم علی تجویدی